در هر زمان معین ، چهار یا بیشتر کتاب والدین را در لیست آرزوهای من آمازون ، چند مورد در شبانه من ، و یک صندوق ورودی نامه الکترونیکی پر از نظریه ها و رویکردهای روشنگری والدین پیدا خواهید کرد.


اعطاء شده است که پیشرفت کودک حرفه من است ، اما من با والدین زیادی در تمرین خود صحبت می کنم که خود را در شرایط مشابه پیدا می کنند. با اطلاع رسانی در مورد هر گوشه و فرهنگ ما ، پیام های مداوم (چندین بار متناقض) در مورد چگونگی رشد فرزندانمان وجود دارد ، احساس اینکه یک والد با اعتماد به نفس و عمدی می تواند روزهای زیادی دور از دسترس به نظر برسد.


در 12 سال من به عنوان یک درمانگر خانوادگی ، بسیاری از والدین خوب فکر را دیدم که به اشتباه از راهکارهایی استفاده می کنند که نیازهای عاطفی یا رشدی فرزندان یا خانواده هایشان را برآورده نمی کنند. من تعداد والدینی را نیز مشاهده می کنم که با موفقیت نقشه های جدید و سالم تربیت فرزند را ترسیم می کنند.


این بینش ها ، که به مرور زمان جمع آوری شده و از تجربه دور می شود ، موازی آن چیزی است که از تحقیقات فعلی مغز و رفتاری می دانیم که چه نوع فرزندپروری به احتمال زیاد در رشد سالم کودکان نقش دارد.


1. بدانید که بچه ها مانند بچه ها رفتار خواهند کرد.

اغلب والدین فراموش می کنند که کودکان با پیچیدن یاد می گیرند. اشتباه کردن. رفت و آمد نابالغ. "جادو" هنگامی اتفاق می افتد که یک مراقب حمایتی قدم بردارد تا آنها را در جهت درست هدایت کند. والدین ناامید و بی تاب می شوند ، وقتی واقعاً اینگونه بچه ها برقرار می شوند ، از سفید پوستی و "صحبت پشت" ناراحت می شوند.


بخشی از مغز که مسئولیت عقل ، منطق و کنترل ضربه را بر عهده دارد تا زمانی که فرد به 20 سالگی خود نرسد ، کاملاً توسعه نیافته است.


رفتار نابالغ برای انسانهای نابالغ با مغز نابالغ طبیعی است.


این یک واقعیت علمی است که به ما کمک می کند تا صبور و پشتیبان باشیم تا فرزندان خود را در هنگام مبارزه راهنمایی کنیم.


2. با احترام محدودیت بگذارید ، نه انتقاد.

با توجه به اینکه بچه های ما باید همه چیز در مورد جهان را از ما یاد بگیرند ، در طول روز به محدودیت های زیادی نیاز دارند. بدون محدودیت مناسب در محیط خود ، بچه ها احساس اضطراب و خارج از کنترل خواهند کرد.


محدودیت ها می توانند به صورت انتقاد و شرم آور تحویل داده شوند ، یا با روشی محکم اما محترمانه ارتباط برقرار شود. در مورد نحوه قدردانی از صحبت کردن در محل کار فکر کنید و از آنجا بروید.


3. از مراحل توسعه آگاه باشید.

آیا تاکنون سؤال کرده اید که کودک نوپا آسان شما در کجا ناپدید شده است ، زیرا ناگهان فریاد قتل خونین در حالی که در مهدکودک افتاده بودند ، بودند؟ سلام اضطراب جدایی!


به معنای واقعی کلمه صدها انتقال بسیار سالم وجود دارد که بچه ها برای بزرگتر شدن از آن عبور می کنند. آگاهی از این موارد ، رفتارهای گیج کننده آنها را در متن قرار می دهد و شانس واکنش به آنها را به طور دقیق و حمایتی افزایش می دهد.


4- از خلق و خوی کودک خود مطلع شوید.

به نظر می رسد بسیار واضح است ، اما اگر با ویژگی هایی که کودک ما را منحصر به فرد می کند ، هماهنگ باشیم ، درک بهتری خواهیم داشت از چه زمانی ممکن است آنها به حمایت اضافی نیاز داشته باشند ، و چه زمانی و کجا رشد خواهد کرد.


هنگامی که شما از اصول ابتکاری کودک خود مطلع شوید ، بسیاری از مناطق مهم برای حرکت آسانتر می شوند ، مانند مشخص کردن بهترین محیط برای کارهای خانه ، یا درک اینکه چرا دختر شما باید از اردوی تابستانی شبانه به خانه بیاید.


5- زمان بازی بدون ساختار را به فرزند خود اختصاص دهید.

مگر در مواردی که در مدرسه بازی درمانی را مطالعه کرده باشید ، بیشتر بزرگسالان هرگز قدرت بازی را کاملاً درک و درک نمی کنند.


بازی این است که بچه ها همه چیزها را یاد می گیرند و همه چیزها را توسعه می دهند. این بدان معناست که هر روز وقت را برای جستجوی مستقیم و بدون ساختار ، کنترل کودک ، از اکتشاف در جهان و نوع بازی بگذرانید.


6. می دانید چه موقع صحبت کنید و کی گوش دهید.

بچه ها یاد می گیرند اگر به آنها اجازه حل کنیم مشکل بسیار خوبی هستند. از آنجا که ما زندگی را از آنها دوست داریم و می خواهیم آنها موفق شوند ، دشوار نیست که به واسطه سخنرانی یا انتقاد ، مشکلات را برای آنها حل کنیم.


اگر والدین بیشتر اوقات زبان خود را نگه داشته و منتظر آن باشند ، از اینکه فرزندانشان چگونه با موفقیت می توانند به نتیجه خود برسند ، متعجب می شوند. شنیدن آن بسیار قدرتمند درمانی است و به ما این امکان را می دهد که از طریق آن فکر کنیم و به یک راه حل برسیم.


بچه ها می خواهند و باید شنیده شوند و احساس درک کنند. دقیقا مثل بقیه ی ما.


7. در خارج از فرزند خود هویت داشته باشید.

بسیاری از ما غالباً ادعا می کنیم که فرزندان ما دنیای ما هستند و این قطعاً در قلب ما صادق است. با این حال ، از نظر زندگی روزمره ، والدین باید موارد بیشتری داشته باشند. ما باید به دوستی ، اشتیاق و سرگرمی هایی که باعث می شود ما به عنوان افراد باشیم ، پرورش دهیم.


انجام این کار می تواند مانند یک نبرد باشد ، زیرا اضطراب های محافظ ما سعی می کنند ما را متقاعد کنند که فرزندان ما نمی توانند بدون ما باشند ، و همچنین این که ما نمی توانیم بدون آنها باشیم. اما ما می توانیم ، و باید باشیم تا عاقل بمانیم و از وظیفه برآورده کردن تمام نیازهای عاطفی خود ، فرزندانمان را غمگین نکنیم.


8. درک کنید که اعمال بلندتر از کلمات صحبت می کنند.

نحوه تعامل با فرزندتان و زندگی شما بزرگترین معلم فرزند شما خواهد بود. بچه ها شامل هستند


منبع : sanykala