همه زوجین استدلال می کنند. زوج های مبارک خوب بحث می کنند. آنها استراتژی هایی برای مقابله با اختلافات اجتناب ناپذیر خود دارند و احساساتشان را پردازش می کنند تا بطری نکنند.


ما از تحقیقات دکتر گوتمن می دانیم که هر دو شریک در یک رابطه تنها 9٪ از زمان عاطفی در دسترس دارند. این باعث می شود 91٪ از روابط ما برای سوء استفاده از اطلاعات مناسب باشد.


تفاوت بین زوج های خوشحال و زوج های ناراضی در این نیست که زوج های خوشحال اشتباه نمی کنند. همه ما به احساسات شریک زندگی مان آسیب می رسانیم. تفاوت در این است که زوج های خوشحال ترمیم می کنند ، و آنها این کار را زود و غالبا انجام می دهند.


همانطور که زکات برتل ، متخصص گوتمن تراپی توضیح می دهد ، "درگیری حل نشده اغلب مانند سنگی در کفش شما ماندگار می شود. درد زخمی شدن ، چه با سوء تفاهم خوش خیم و چه از بین بردن عمدی ، پژمرده و رشد خواهد کرد ، مگر اینکه و تا زمانی که زخم به طور مؤثر درمان نشود. "


مهم نیست که نقش شما در بحث چیست ، باید بتوانید دیدگاه شریک زندگی خود را بشنوید و قدردانی کنید. برای کمک به زوجین در انجام این کار یک تمرین در روش گوتمن وجود دارد به نام Aftermath of a Fight.


آموزش تعمیر

بیایید ببینیم که چگونه مارک و جولی (نامها برای ناشناس ماندن تغییر یافتند) یاد گرفتند که صدمات جزئی عاطفی خود را ترمیم کنند ، و چگونه این به آنها کمک کرد تا بجای مخالفان متحد بمانند.


آنها کمی اختلاف نظر داشتند که به یک درگیری بزرگ تبدیل شدند. به اندازه کافی بی گناه شروع شد زیرا آنها در تعطیلات آخر هفته به کابین خود می روند. در حالی که مارک در حال انتظار برای همسرش در ماشین بود و از دستگاه خود فاصله می گرفت ، چیزی در فیس بوک ارسال کرد.


اما جولی داخل خانه بود و منتظر کمک مارک با چمدان بود. پست را دید ، ناراحت شد و با تلفن همراهش تماس گرفت. او به جای پاسخ دادن به پریشانی جولی ، او با دفاع از خود واکنش نشان داد. نه کلمه ای گفت کل درایو.


با بازگو کردن حادثه در دفتر من ، مارك توضیح داد كه جولی هرگز از او كمكی نخواسته است. او با گفتن اینکه نیازی به پرسیدن نیست ، پاسخ داد. این مسئله به یک بحث بازگشت و عقب تبدیل شد زیرا هر شخص برای واقعیت ذهنی خود استدلال می کرد.


به نظر نمی رسید که هیچ یک از شرکا درک کنند که "برنده شدن" به هزینه دیگران ضرر خالصی برای روابط است. از آنها پرسیدم ، "شما هرکدام کاری از یکدیگر می خواهید ، اما هیچ یک از شما حاضر نیستید کاری را برای یکدیگر انجام دهید. چگونه می توان این کار همیشه کرد؟ "


پایین وسط

در PACT (یک رویکرد روانشناختی به زوج درمانی) ما این عبارت را "پایین آمدن از وسط" می نامیم. ملاقات کرد


ناخودآگاه ، سیستم بقا در مغز ما دائماً ارزیابی می کند که چگونه با همسر خود احساس امنیت می کنیم. سؤالات ناگفته مانند "آیا من برای شما اهمیتی دارم؟" و "آیا شما همانطور که هستم مرا قبول می کنید؟" همواره از شما سؤال می شود ، چه آن را درک کنیم یا نه.


اگر احساس می کنید پاسخ برای هر یک از این سؤالات "نه" است ، سیستم بقای ما زنگ خطر را به وجود می آورد. این زنگ هشدار در مغز میانی ما یا آمیگدال قرار دارد. هنگامی که "حلقه" می شود ، ما را به سرعت به حالت های غریزی نبرد ، پرواز یا یخ کشاند. این بدون اجازه ، کنترل یا حتی آگاهی آگاهانه ما اتفاق می افتد.


در این حالت های بقا اولیه ، قشر فرونتال مغز ما - خانه مدارهای مهم ارتباطی که قادر به دستکاری ، همدلی ، درک و همکاری هستند - به صورت آفلاین انجام می شود. در یک فلاش ، عملکرد حیاتی مغز لازم برای ترمیم عاطفی را از دست می دهیم.


به جای اینکه بتوانیم درگیر رفتارهای عاشقانه و عکس العمل ها شویم ، ما "اول شلیک می کنیم ، بعداً سوالات خود را بپرس" مغز بدوی که عکس می گیرد. به این ترتیب ، در کمتر از 60 ثانیه ، مارک و جولی وارد الگوی رفتاری واکنش پذیر حمله / دفاع شدند.


من این را با استفاده از مدل دست مغز دان سیگل توضیح دادم.

وقتی از جولی خواستم به مارك بگوید چه زنگ خطر برای او زنگ می زند ، توضیح داد كه: "من وقتی پست فیس بوک شما را دیدم ناراحت شدم ، زیرا در اعماق احساس ، احساس می کردم برای شما مهم نیست. من واقعاً باید احساس کنم که اهمیت دارم. "


پیشنهاد برای ترمیم با آشکار کردن احساسات آسیب پذیر مانند این آغاز می شود ، اما موفقیت آن بستگی به پاسخ دارد. در این سناریو ، مارک توانایی خاموش کردن زنگ ناامن جولی را دارد. او می تواند با اطمینان دادن به او احساس امنیت کند.


مارک گیج به نظر می رسید ، بنابراین پیشنهاد دادم: "نزدیکتر شوید و دست های او را بگیرید. به چشمانش نگاه کن برای آرام کردن او یک عبارت ساده بگویید. آرام صحبت کنید. بعد صبر کن صورت خود را برای تغییرات تماشا کنید. تکرار کنید صبر کن. تماشا کردن. تکرار."


با در دست گرفتن جولی ، مارک گفت: "شما بیش از هر چیز برای من اهمیت دارد." سریع به سمت من برگشت ، گفت: "او فقط این حرف را می زند زیرا تو به او گفتی." من پاسخ دادم: "شاید. از او بخواهید که آن را تکرار کند. صورت او را از نزدیک تماشا کنید. آنچه را که واقعاً در چشمان او می بینید ، سنجید. ارزیابی کنید که آیا او صادقانه است. "


او از او خواست که دوباره آن را بگوید. او انجام داد ، صدایی اصیل تر. چشمانش کمی نرم شد. او دوباره این عبارت را تکرار کرد. گونه هایش آرام گرفت ، چشمانش مرطوب شد. او به جلو تکیه داد و او را بوسید.


من دیده ام که بسیاری از تلاش ها برای پردازش یک واقعه پشیمان با شکست به دلیل بهانه ها و توضیحات در راه هستند. "منظور من این نبود" شریک زندگی شما را بهتر نمی کند. همدلی و درک.


اغلب یک عبارت اطمینان بخش خاص وجود دارد که قلب شریک زندگی شما را دوباره باز خواهد کرد. مانند قرار دادن کلید مناسب در قفل است. عباراتی مانند ، "شما مهمترین فرد در زندگی من هستید" ، یا "من شما را دوست دارم درست همانطور که هستید". این یک روش ساده برای تسکین ناامنی ناشی از مغز شریک زندگی شما است. اضافه کردن هر چیز دیگری ، مانند توضیحی ، باعث می شود قدرت اطمینان کلید شما رقیق شود (در صورت عدم حذف).


پردازش یک آسیب عاطفی یک روند دو طرفه است ، زیرا معمولاً شرکای یکدیگر را تحریک می کنند. بنابراین بعد نوبت جولی بود که تأثیر انتقاد او را ترمیم کند. این امر باید با شجاعت خود مارك شروع به كشف آنچه كه او را با او ناامن كرده بود ، آغاز كرد ، ترس در اعماق اینكه او از او ناراضی بود ، زیرا او نتوانست.


وقتی او این مسئله را با آسیب پذیری پذیرفت ، جولی ناامنی را در ریشه دفاعیاتش فهمید. در ترمیم ناراحتی آنها ، عبارت اطمینان بخش اصلی او برای او این بود که: "شما به اندازه کافی خوب هستید."


تمرین به اندازه کافی خوب است

یادگیری پردازش دعوا می تواند در ابتدا احساس ناخوشایندی داشته باشد ، به خصوص وقتی که سالها درگیری های حل نشده را لایه برداری می کنید. آهسته بروید و اطمینان خاطرهای کلیدی را بارها تکرار کنید تا جذب و یکپارچه شوید.


شما در حال ساختن یک واژگان عاطفی هستید ، که واقعاً شبیه یادگیری یک زبان جدید است. با آن استیک کنید. به جای اینکه "عمل کامل می شود" ، شعار را قبول کنید ، "تمرین به اندازه کافی خوب می شود." شما هرگز کامل نیستید زیرا همیشه اشتباه می کنید.


من مارك و جولی را تشویق كردم كه هر هفته وقت خود را برای پخش ایرادات خود اختصاص دهند. دکتر گوتمن این را وضعیت نشست اتحادیه خوانده است. مدتی طول کشید ، اما آنها در بحث بهتر شدند. و آن تمام تفاوتها را ایجاد کرده است.


منبع : sanykala